نتایج جستجوی عبارت «رضا اذزیون مدرسه فرهنگ مدرسه آپادانا دبیرستان شعله گردان 407 ژاندارمری 25/3/1366 زبیدات نصر (3) 28/3/1366» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید رضا شاهمرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد رضا شاهمرادي »
هوای غیر از سر برون کرده بود و مجنون صفت در پی لیلا شتاب رفتن داشت، جز به وصل نمی‌اندیشید و از سوختن بال و پر هراسی به دل راه نمی‌داد. 1/3/1344 آنگاه که دیده به جهان گشود نام «رضا» برای او برگزیدند تا رضای خود را از خالق هستی، بر رسیدن این تحفه گرانبها، اعلام کنند. محرومیت و کمی‌ بضاعت باعث شد تا رضا از کودکی با رنج و سختی آشنا شود و زندگی در وادی محرومیت را...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمدرضا مستوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد محمدرضا مستوري »
محمدرضا لاله‌ای بود که در سرزمین اسلامی‌مان شکفت و خون پاک و مطهرش، پهن‌دشت وسیع و گلگون جبهه‌های نور، در شرق دجله را عطرآگین ساخت. هم او که در شب بیستم شهریورماه ۱۳۴۶ در شهرستان استهبان پا به عرصه وجود نهاد. کودکی را در دامن خانواده‌ای مهربان و در محیطی که عشق و علاقه به قرآن در آن بروز و ظهور یافته بود، پرورش یافت. قبل از آنکه راهی دبستان شود، به همراه خانواده خود، بار مهاجرت را...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید علیرضا بخش پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد عليرضا بخش پور »
قصه تاجری را حکایت می‌کنیم که با سرمایه‌ای از جنس جان، به معامله با خدا پرداخت و در تجارت خود سودی چون رضوان الهی را بدست آورد. از علیرضا می‌گوئیم که در سال 1346 در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مسلمان دیده به جهان گشود. با گذر ایام کودکی، دوره دبستان را در مدرسه حاجی قطبی نی‌ریز آغاز و با موفقیت به پایان رساند. سپس وارد مدرسه مسعود بزرگی شد و پس از اتمام دوره راهنمایی ترک...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب می‌دهم، جانماز را پهن می‌کنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست می‌گذارم ولی نمی‌توانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که می‌گویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راه‌یافته شهید، قاسم صالح...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. می‌خواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچله‌های بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نی‌ریز سرداد و پیام‌آور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید احمد رئوفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد احمد رئوفي »
شهید ازآن‌جهت عزیز و دردانه عرش الهی گشته که از گران‌بهاترین گوهر حیات، جان انسانی گذشته است. پس می‌بینی که میزان گذشت او باعزتی که به دست آورده، رابطه مستقیم دارد. احمد که در ۱۳۴۶/۶/۲۰ در خانواده‌ای متوسط و باایمان چشم به جهان گشود، از تیره همین قبیله است. هنوز ده روز بیشتر از آمدنش نگذشته بود که بیماری سختی، جسم ناتوان او را از پا انداخت. مادر وضو گرفت، سجاده را پهن کرد و روبه‌قبله نشست. احمد...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید فرهنگ زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد فرهنگ زردشت »
بسم الله الرحمن الرحیم ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون. و مپندارید آنانکه در راه خدا کشته می‌شوند، مرده‌اند؛ بلکه آنان زنده‌اند و در نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. ( سوره آل عمران، آیه 169 ) گر مرد رهی میان خون باید رفت از پای فتاده سرنگون باید رفت با درود و سلام به محمد و آل محمد(ص) که خط سرخ شهادت را ترسیم نمودند تا به انسانها راه به خدا رسیدن را بیاموزند و به ما...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شکاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند به روی مرگ خندیدند و رفتند عطر یادت فضای خانه را پرکرده است. هنوز هم برای یادآوری خاطرات گذشته، به اتاقت می‌رویم و هوایی را استنشاق می‌کنیم که تو در آن نفس کشیده‌ای، قدم زده‌ای و در آن به نماز ایستاده‌ای. علیرضا، چهاردهم دی‌ماه ۱۳۴۷ در نی‌ریز، میان خانواده‌ای مذهبی و باایمان با طلوعی زیبا، سرمای زمستان را به هوای لطیف بهاری بدل کرد و شادی و شادمانی را به خانه ارمغان آورد. از...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمد روستا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهیدان، قطره‌هایی از دریای بی‌کران عشق بودند که زندگی را، جاری بودن در مسیر دریا و پیوستن به معشوق می‌دانستند. بیستم فروردین‌ماه سال ۱۳۴۲ همراه با گل‌های زیبای بهاری، کودکی خوش‌سیما و جذاب در خانواده‌ای متدین و مذهبی، در شهرستان نی‌ریز متولد شد. با عشق به حضرت مصطفی (ص) و تبرک و تیمن از نام آن بزرگ، با طنین اذان و اقامه در گوش وی، او را به نام محمد نام نهادند. این کودک، آخرین هدیه‌ای بود که...
زندگینامه آزاده محمد مروت
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
محمد مروت در سال 1345 در شهرستان نی‌ریز متولد شد. دوره دبستان خود را در مدرسه بختگان و دوره راهنمایی را تا سال دوم در مدرسه مسعود بزرگی نی‌ریز سپری نمود. سپس به شغل مغازه‌داری روی آورد. سرانجام به خدمت وظیفه عمومی اعزام شد. در تاریخ 27/2/1365 در صالح آباد غرب، به اسارت نیروهای متجاوز بعثی درآمد و پس از 4 سال و سه ماه و 6 روز تحمل اسارت مشقت بار به میهن اسلامی بازگشت‌.  ایشان در خصوص...